شباهت برنامه امام حسین (ع) با داستان موسای نبی (ع)
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۹۴۶۷۸
نزدیکترین ماجرا به قیام امام حسین علیهالسلام، قیام موسای نبی است. این رسول بزرگوار طی این ماجرا شبانه دست بنیاسرائیل را گرفت تا از بین فرعونیان عبورشان داده تا به سرزمین موعود سوق دهد. امام نیز مخفیانه یاران خویش را به سمت مأموریت الهی حرکت داد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ارتباط ماجرای امام حسین علیهالسلام با انبیای الهی به ویژه اولوا العزم از رسولان یکی از محورهای مهم معارف اسلامی است که با وجود احادیث متعددی که به خود اختصاص داده، مورد غفلت واقع شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مبدأ ورود بحث را حدیثی از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله قرار دادیم که طی آن فرمود «لَتَرْکَبَنَّ أُمَّتِی سُنَّةَ بَنِی إِسْرَائِیلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ [وَ حَذْوَ] الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ شِبْراً بِشِبْرٍ وَ ذِرَاعاً بِذِرَاعِ وَ بَاعاً بِبَاع...» یعنی «امّت من سنّت بنى اسرائیل را مرتکب خواهند شد به طورى که قدم جاى قدم آنان میگذارند و تیر به همان جا که آنان زدند میزنند، و وجب به وجب و ذراع به ذراع و باع به باع کارهاى آنان را انجام خواهند داد.»
اشاره شد که در آیه21 سوره قصص در ماجرای گریز موسی علیهالسلام از دست فرعونیان میخوانیم «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ» یعنی موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که مى]گفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش.» امام حسین علیهالسلام آن زمان که قصد خروج از مدینه بهسوی مکه را داشتند، جانشان مورد تهدید قرار گرفت. امام هنگام خروج همین آیه را تلاوت کردند. در آیهای دیگر و در ماجرای بازگشت موسی علیهالسلام از مدین میخوانیم «فَلَمَّا أَتاها نُودِیَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یا مُوسى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ»؛ پس چون به آن [آتش] رسید، از جانب راستِ وادى، در آن جایگاه مبارک، از آن درخت ندا آمد که: «اى موسى، منم، من، خداوند، پروردگار جهانیان.» امام صادق علیهالسلام درباره مکان بقعه مبارکه موسی علیهالسلام ارائه میدهند. امام فرمود «آن وادی أیمن که خداوند متعال از آن در کتابش سخن گفته همان فرات است و منظور از بقعه مبارکه همان کربلاست و منظور از شجره، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است؛ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: شَاطِئُ الْوادِ الْأَیْمَنِ الَّذِی ذَکَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى جَلَّ جَلَالُهُ فِی کِتَابِهِ هُوَ الْفُرَاتُ وَالْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ هِیَ کَرْبَلَاءُ [وَ الشَّجَرَةِ هِیَ مُحَمَّدٌصلى الله علیه و آله و سلم].
طبق این دو رویداد، دو ارتباط محتوایی و مکانی بین ماجرای موسی علیهالسلام با امام حسین علیهالسلام پیدا شد؛ اول اینکه همان گونه که موسی علیهالسلام به صورت «خائِفاً یَتَرَقَّبُ» یعنی بیم همراه با سنجش موقعیت از مصر خارج شد، امام حسین علیهالسلام نیز به همین صورت از مدینه خارج شد تا قیامی را تدارک ببیند. دوم اینکه موسی علیهالسلام همگام بازگشت از مدین، به موقعیت وادی أیمن رسید که طبق روایت امام صادق علیهالسلام همان فرات و بقعه مبارکه نیز همان سرزمین کربلاست.
حال به دو وجه دیگر اشتراک ماجرای موسی علیهالسلام با ماجرای امام حسین علیهالسلام اشاره میشود:
الف)حرکت کاروانی: موسی علیهالسلام در بازگشت دوم از مصر و پس از ماجراهایی مثل ساحران و ... که با فرعونیان داشت، بنیاسرائیل را به صورت کاروانی با خود حرکت داد. نمونه این رفتار را اولین بار درباره این رسول بزرگوار شاهدیم. زیرمجموعه ایشان قیام طالوت نبی است که البته طالوت از انبیای موسوی محسوب میشود، منتها نزدیکترین ماجرا به قیام امام حسین علیهالسلام، قیام موسی علیهالسلام است. ایشان طی این ماجرا شبانه دست بنیاسرائیل را گرفت تا از بین فرعونیان نجاتشان داده تا به سرزمین موعود سوق دهد. طی این ماجرا افراد رشدیافتهای همچون کالب بن یوفنّا و یوشع بن نون حضور داشتند و در تمام صحنهها از موسی علیهالسلام تبعیت کردند و این دو بزرگوار اولین نفراتی بودند که از دریا عبور کردند در حالی که همه بنیاسرائیل از غرق شدن ترس داشتند و زمانی که کالب و یوشع را دیدند، جرأت یافتند.
امام حسین علیهالسلام نیز کاروانی تشکیل داد، دست عدهای از یاوران را گرفت تا ایشان را به مسیری که خداوند هدایت میکند، حرکت دهد؛ یعنی همان گونه که موسی علیهالسلام هنگام خروج اول از مصر فرمود «عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیل»، امام حسین علیهالسلام با امید هدایت بهسوی راهی که خدا مدنظر داشت، از مدینه خارج شد. در بین کاروانیان حسینی همچون کاروان موسی علیهالسلام افراد رشدیافتهای همچون حضرت عباس، علی اکبر و حضرت زینب علیهمالسلام و نیز پایینتر از ایشان حبیب بن مظاهر قرار داشتند و کاروانیان آن زمان که در تبعیت کم میآوردند، به رفتار عباس علیهالسلام توجه میکردند.
ب) دشمن طغیانگر: خداوند در سوره طه دو بار درباره طغیان فرعون سخن میگوید و طی این دو بار به موسی علیهالسلام مأموریت میدهد بهسوی او برو. در آیه24 میفرماید «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى»؛ یعنی بهسوی فرعون برو که او طغیان کرده است و در آیه43 خطاب به موسی و هارون علیهما السلام میفرماید «اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى». و بعد امر میکند با او با زبان نرم سخن بگویید «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى»؛ قول لیّن در این آیه یعنی گفتاری که یا موجب تذکر شود یا خشیت بیاورد که البته هیچ کدام برای فرعون حاصل نشد و او تکبر کرد. نهایت آنکه خداوند به موسی علیهالسلام وحی میکند شبانه بندگانم را بهسوی دریا حرکت بده. در چنین شرایطی بود که فرعون با لشکریانش آنها را دنبال کرد «فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ ...» اما سرانجام در دریا غرق شدند.
اما در ماجرای امام حسین علیهالسلام، امام بارها یزیدیان را با زبان لیّن دعوت به حق کرد، منتها نه تنها در آنها تأثیری نداشت بلکه بر قساوتشان بیشتر افزوده میشد تا زمانی که امام با هدایت و وحی خدا از مدینه خارج شد و قومی را با خود همراه کرد. در چنین شرایطی بود که دشمنان گام به گام در پی او رفتند. موسی علیهالسلام مأموریت یافت به سمت دریا برود و امام حسین علیهالسلام به سمت صحرای بی آب و علف کربلا. کیفیت عمل امام حسین و موسی علیهالسلام تبعیت از هدایت الهی است، منتها هر کدام برای هدفی خاص و مأموریتی خاص. تفاوتهایی در دو ماجرا دیده میشود که از قرار زیر است:
1. در کاروان حسینی حدود 100 نفر دلداده و اهل تبعیت و با رشادتطلبی حضور داشتند، اما در ماجرای موسی علیهالسلام شاید کمتر از انگشتان دست تابعان ایشان بودند.
2. موسی علیهالسلام از دریا عبور داده شد، اما مصلحت آن شد که امام حسین علیهالسلام در صحرای کربلا با یارانشان به شهادت برسند.
3. موسی علیهالسلام اذن یافت از معجزات استفاده کند، اما امام حسین علیهالسلام اذن نداشت از توان خویش استفاده کند و لذا حتی به ملائک و اجنه اذن ورود به میدان نداد؛ چرا که ماجرای ایشان طبق حدیث لوح، از قبل رقم خورده بود.
نکته آخر اینکه ویژگی مشترک فرعون و امثال معاویه و یزید در این آیه از سوره طه است که خداوند در پایان قصه فرعون فرمود «وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى»؛ یعنی فرعون قوم خود را از مسیر حق و یاری حق گمراه کرد و آنها را بهسوی هادی الهی هدایت نکرد. یزید ملعون نیز عده زیادی از مسلمانان را با دروغ و تهدید و نیرنگ به گمراهی و تباهی کشاند و آنها را از هدایت بهسوی امام بازداشت.
پاسخ امام حسین(ع) به لبیک یاریِ ملائک و اجنه / چرا به اباعبدالله "ثارالله" میگویندانتهایپیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: محرم محرم 1402 امام حسین ع محرم محرم 1402 امام حسین ع امام حسین علیه السلام موسی علیه السلام علیه السلام ماجرای موسی ع بنی اسرائیل امام حسین ع خارج شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۹۴۶۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای عجیب قتل حسین به دست «ع» گدا
مردی که ساقی محل بوده و مشتری دائمی خود را به قتل رسانده بود، نه در بازجویی و نه در دادگاه اعتراف نکرد و منکر همه چیز شد، اما قضات رای به قصاص او دادند و با تایید این حکم در دیوان عالی، متهم در یکقدمی چوبه دار قرار گرفت.
به گزارش همشهری آنلاین، این ماجرای تلخ نیمه شب پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ هنگامی در شهر مرزی سرخس آغاز شد که سرنشینان یک خودرو پیکر نیمه جان و خونآلود مردی را شبانه کنار در منزلی داخل یک کوچه انداختند و از محل گریختند.
لحظاتی بعد اهالی منزل که صدای برخورد شیئی با در حیاط را شنیده بودند، سراسیمه از خانه بیرون آمدند و با پیکر فردی به نام «حسین-س» روبهرو شدند که از سر و گوش وی خون میریخت. آنها با دیدن وضعیت وخیم این مرد بلافاصله به وی آب نوشاندند و با امدادگران اورژانس تماس گرفتند.
زمان به کندی سپری میشد و بستگان و اطرافیان مرد مجروح دقایق سختی را با اضطراب و نگرانی میگذراندند تا اینکه خودروی اورژانس و نیروهای کلانتری از راه رسیدند و پیکر خونآلود را در حالی به بیمارستان لقمان حکیم انتقال دادند که مرد مجروح در پاسخ به این سوال اطرافیانش که چه کسی تو را به این روز انداخت، نام مرد معروف به «گدا و پسرش» را بر زبان راند و گفت:آنها مرا با چوب زدند.
در حالی که تحقیقات گسترده نیروهای انتظامی با دستورات قضایی برای ریشه یابی این ماجرای تلخ و دستگیری مرد معروف به گدا که نام شناسنامهای دیگری داشت، آغاز شده بود، اقدامات درمانی به دلیل کمبود برخی امکانات تخصصی در سرخس به نتیجه نرسید و حسین-س به بیمارستانی در مشهد منتقل شد، اما او بعد از حدود یک ماه که در کما به سر میبرد، چشمانش را گشود و برای مراقبتهای ویژه به منزل یکی از بستگانش در مشهد رفت، اما چند روز بعد جان سپرد و بدین ترتیب پرونده مذکور رنگ جنایت گرفت.
کنکاشهای پلیس سرخس در این باره با دستگیری گدا در حالی وارد مرحله جدیدی شد که تحقیقات نشان داد او از توزیعکنندگان مواد مخدر است و حسین نیز در حالی برای خرید مواد مخدر نزد او رفته بود که فقط مشتی پول خرد (سکه) در دست داشت.
یکی از مطلعان در این باره به پلیس گفت: من صدای ریخته شدن سکهها روی زمین را شنیدم که موجب درگیری لفظی بین مرد معتاد و ساقی محل شده بود. به همین خاطر هم یک اسکناس هزار تومانی به او دادم تا مواد مخدر را به مرد معتاد بدهد.
در حالی که پزشکی قانونی نیز علت مرگ حسین-س را خونریزی مغزی بر اثر ضربه اصابت جسم سخت تشخیص داده بود، متهم «ع-ز» (ساقی محل) هرگونه درگیری خود با مرد معتاد را انکار کرد و مدعی شد که او فقط ظهر روز حادثه برای خرید تریاک به منزل او مراجعه کرده است.
وی در ادامه اعترافات خود مدعی شد شب حادثه برای خرید میوه و دیگر مایحتاج زندگی بیرون از منزل بوده و ساعت ۲۳ به منزلش رفته است. بررسیهای بیشتر نشان داد که ماجرای رها شدن پیکر خونآلود ساعت ۲۳:۴۵ به پلیس گزارش شده است.
با توجه به تحقیقات تکمیلی در دادسرای عمومی و انقلاب سرخس، این پرونده جنایی با کیفرخواست صادر شده به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و توسط قضات با تجربه مورد رسیدگی قرار گرفت. در جلسات محاکمه که به ریاست قاضی هادی دنیا دیده و مستشاری قاضی غلامرضا مصطفوی در مشهد برگزار شد، گدا و پسرش پای میز عدالت نشستند تا به همراه وکلای خود از اتهام قتل عمدی دفاع کنند.
با توجه به حساسیت این پرونده پیچیده جنایی که به کلافی سردرگم میماند، واکاوی تخصصی از سطر به سطر اوراق آن آغاز شد. در نهایت قضات دادگاه سرنخ اصلی آن را در حالی به دست گرفتند که ساقی محل در برابر دلایل انکارناپذیر و استنادات دقیق دادگاه، حیرتزده به وکلا مینگریست تا شاید راه چارهای بیابند.
در همین حال قاضی «دنیادیده» به محتویات پرونده و اظهارات شاهدان و مطلعان اشاره کرد که یکی از آنها گفته بود: وقتی ماجرای کتککاری و ضرب و جرح «حسین-س» را شنیدم بلافاصله شبانه به منزل گدا (ع-ر) رفتم که خودروی او مقابل منزلش پارک بود. زمانی که دستم را روی کاپوت خودرو گذاشتم هنوز داغ بود که نشان میداد او دقایقی قبل از خودرو استفاده کرده است.
در همین حال یکی از شهود درباره ماجرای شب حادثه به قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی گفت: آن شب من مشغول لحافدوزی بودم که فردی با من تماس گرفت و از رها شدن پیکر حسین-س (یکی از بستگانم) خبر داد. وقتی به محل رسیدم آمبولانس اورژانس و پلیس ۱۱۰ هم آمده بودند. از حسین پرسیدم چه کسی تو را زد، او گفت: گدا و فرزندش مرا جای دیگری زدند و با خودرو به اینجا آوردند! من هم بلافاصله با شنیدن نام گدا به در منزل او رفتم که دیدم جلوی در منزلش خیس است، یعنی آب ریخته بودند. وقتی زنگ منزل را به صدا درآوردم، پسرش گفت پدرم خانه نیست، ولی ناگهان پدر او (ع-ز) از در پارکینگ بیرون آمد و با اخم به من گفت با چه کسی کار داری؟ گفتم من از بستگان حسین هستم. او اینجا آمده است؟ گدا در پاسخ گفت یک بار ظهر آمد و تریاک گرفت و یک بار هم نیم ساعت قبل اینجا آمد و بعد از خرید تریاک رفت.
درحالی که ساقی محل فروش مواد مخدر به مرد معتاد را تایید میکرد و او را از مشتریان خود میدانست، باز هم بر طبل انکار میکوبید و همچنان به تناقضگوییهای خود با جملاتی مانند «کی گفته؟» ادامه میداد تا اینکه همه ماجرا را در آخرین دفاعیات خود منکر شد. اما قضات شعبه ششم دادگاه که با طمانینه و آرامش به اظهارات متهمان گوش میدادند، در نهایت پس از مشورتهای قضایی رای خود را در این باره صادر کردند.
در این رای که به امضای قاضی هادی دنیادیده (رئیس شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) رسیده، آمده است به نظر دادگاه حسین-س (مقتول) برای خرید مواد مخدر به متهم (ع-ز) مراجعه کرده که از مشتریان همیشگی او بوده ولی پولی به همراه نداشت. به همین خاطر و تحت تاثیر مواد مخدر برای متهم ایجاد مزاحمت کرده است تا جایی که متهم برای رهایی از مزاحمتهای وی به قصد تنبیه او، نه به قصد قتل، با چوب به سر وی زده است و پس از مشاهده وخامت حال مرد مجروح و برای آنکه این موضوع دامنگیر وی نشود، او را با خودرو به در منزل یکی از بستگانش انتقال داده است تا آنها او را به بیمارستان برسانند و...
در ادامه این رای قاطع که به استدلالهای دقیق و موشکافانه حقوقی و قضایی گره خورده به ضربه نوعا کشنده اشاره و تاکید شده است: «از آنجا که متهم قصد قتل نداشته، اما ضربه با چوب به سر نوعا کشنده تلقی میشود، بنابراین اتهام قتل عمدی وی منطبق بر موازین قانونی است...» به همین دلیل قضات دادگاه ع-ز (متهم) را به قصاص نفس محکوم کردند و رای به تبرئه فرزندش دادند چراکه دلایل کافی مبنی بر مشارکت وی در جنایت وجود نداشت.
با اعتراض متهم و وکلای مدافع به رای مذکور، این پرونده به شعبه چهارم دیوان عالی کشور ارسال شد و توسط قضات سپیدموی زیر ذرهبین قضاوت قرار گرفت، اما آنها نیز با مطالعه دقیق محتویات پرونده به استدلالهای موشکافانه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مهر تایید زدند و بدین ترتیب متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
منبع: روزنامه خراسان
tags # اخبار حوادث سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!